آقای مهرداد کیان در واکنش به مطلب انتقادی من تحت عنوان "تزهای بنیادی حزب حکمتیست" دو سوال زیر را در مقابل من قرار داده است:
"دو سوال از سیاوش دانشور
مهرداد کیان
October 07, 2010
آقای دانشور من با خواندن نوشته شما در تحلیل از "حزب حکمتیست" دو سوال اساسی برایم پیش آمده که ممکن است برای دیگران هم این سوال ها مطرح شده باشد .
سوال اول- آیا این "حزب حکمتیست" همان حزبی نیست که "حزب" شما بعد از خروج تان از حکک و با اظهار ندامت از برخورد هایتان به آنها، تقاضای پیوستن به آنها را دادید؟ و آنها با بی پرنسیپ دانستن شما از پذیرفتن شما خوداری کردند؟
سوال دوم- شما در نوشته تان "حزب حکمتیست "را به پاسیفیسم متهم کرده اید. ممکن است برای روشن شدن بهتر این موضوع بفرمائید که شما "حزب اتحاد" تاکنون چکار هائی کرده اید که انجام ندادن آن کارها توسط "حزب حکمتیست" توانسته باشد این مرز بندی را روشن کند . با تشکر . "
پاسخ سوال اول:
مستقل از اینکه شما چه موضعی راجع به ما، حزب "حکمتیست"، و حتی فراتر چهارچوبهای فکری و سیاسی کمونیسم کارگری دارید، و بویژه آنطور که از لحن سوال پیداست، حتما از "پروژه اتحاد" و مواضع ما و جمعبندی کتبی و منتشر شده آن اطلاع دارید. همینطور لابد اطلاع دارید در دو سال گذشته مواضع سیاسی ما در قبال حزب "حکمتیست" با توجه به سیاستهای آن حزب تفاوتی ماهوی با چهارچوب انتقادی دوره قبلتر دارد. با اینحال ترجیح میدهید لحن اسلامی "ندامت" بکار ببرید و از زبان آنها به ما "بی پرنسیب" بگوئید.
آقای کیان، اگر در قاموس آزادیخواهی و سوسیالیسم شما و هر کسی که در این نحوه نگریستن به موضوع شریک است، جمعبندی پراتیک یکدوره در یک حزب معین و نقد جوانب سیاسی و سبک کاری آن "ندامت" محسوب میشود، آنوقت سوال شما پاسخ "آری" یا "نه" ندارد. چون در هر دو صورت من راهی ندارم که فرض و فحش وکالتی سوال شما را بپذیرم. سوال "اساسی" اول شما سوال نیست یک موضع سیاسی است. از آنجا که این موضع در تلاش صمیمانه ما برای بازسازی لطمات وارد شده به جریان کمونیسم کارگری شریک نیست، با یک آیا سوال نمیشود. میدانید سوال چیست؟ موضوع و نکات یادداشت من برسر دعوای "اکتیویسم / پاسیفیسم" نبود برسر دفاع از کمونیسم کارگری و منصور حکمت و نشان دادن دیدگاههای راستی که عده ای بیهوده تلاش میکنند به منصور حکمت منتسب کنند بود. شما اگر نظر سیاسی مشخص تان را راجع به نکات محوری مطلب "تزهای بنیادی حزب حکمتیست" بگوئید، آنوقت همه معنی سیاسی و منظور گویندگان کلمات "ندامت" و "بی پرنسیپ" را بهتر میفهمند.
اما اگر کسی میگوید سیاست من را نقد نکن چون سه سال پیش با حفظ موضع سیاسی و نقدهایت بحث اتحاد را با من مطرح کردی، اگر دنیا برایش یخ نزده باشد، حتما با مضمون انتقاد مسئله دارد و جوابی برایش ندارد. خیلی ساده میشود گفت خوب چند سال قبلتر هم با هم در یک حزب و ارگانهای مختلفش بودیم. آیا دوری و نزدیکی های سیاسی دوره ای حکمی و مجوزی بر آزادی یا ممنوعیت بحث و نقد میدهد؟ مگر بخشهای مختلف هزار شاخه سنتهای سیاسی اپوزیسیون ایران در دوره های مختلف در جریانات واحد نبوده اند و با هم کار نکرده اند؟ این منطق و موضع شما را، که البته منطق و موضع حزب "حکمتیست" هم هست٬ اگر بسط دهیم، باید سوت پایان هر بحث و نقد و جمعبندی و احیا و یا شکل دادن به خط مشی سیاسی خاصی را در اپوزیسیون بصدا دربیاوریم. چون هر کسی از هر سوئی میتواند چنین ادعائی یا مشابه آن را نسبت به دیگری بکند. خیلی ها با خیلی ها زمانی با هم بودند و افتخارات مشترک داشتند اما امروز جاهای متفاوتی ایستاده اند و روی پای خودشان قابل ارزیابی هستند. ما مارکسیست و کمونیستیم. نقد سیاسی و مستدل یک کار تعطیل ناپذیر ماست و تحت هیچ شرایطی آن را زمین نخواهیم گذاشت. حتما عده ای دوست ندارند. حتما برخوردهای از این نوع هم هست. حتما شق دیگری میگوید "میخواهم سر به تن همه تان نباشد" و منصور حکمت اصلا نباید بدنیا می آمد. اما دیدگاه کمونیسم کارگری، درست مانند دیگر گرایشات اجتماعی و طبقاتی، بدرد هر کسی نمیخورد. بدرد کسی میخورد که نیازش دارد. باید این کمونیسم را بعنوان جنبش رادیکال کارگری در قلمرو مبارزه ضد تبعیض و ضد سرمایه داری پیدا کرد.
پاسخ سوال دوم:
پرسیده اید "شما در نوشته تان "حزب حکمتیست "رابه پاسیفیسم متهم کرده اید. ممکن است برای روشن شدن بهتر این موضوع بفرما ئید که شما "حزب اتحاد" تاکنون چکار هائی کرده اید که انجام ندادن آن کارها توسط "حزب حکمتیست" توانسته باشد این مرز بندی را روشن کند . "
همانطور که گفتم بحث برسر دو قطبی "اکتیویسم/پاسیفیسم" نیست. پاسیفیسم یک نتیجه ضروری سیاستهای حزب "حکمتیست" است اما طرح سوال به این صورت تقلیل دادن کل بحث است.
ما چکار کرده ایم؟ هر مارکسیستی برای دادن حکمی ابژکتیو و بی غرض راجع به ما، نه به ادعای من نوعی و یا آنچه ما راجع به خود میگوئیم بلکه باید حزب اتحاد کمونیسم کارگری را در سه سال بعد از تشکیلش، با سیاستهای واقعی و پراتیک و مشغله اش ببیند و در مورد تعلق سیاسی و طبقاتی اش حکم دهد. اما به هر حال شما سوالی پرسیده اید و من بايد جوابی روشن بدهم. ما جریانی کارگری، چفت به مبارزات جاری کارگران و به معضلات و مشکلات طبقه کارگر هستیم. نقطه قدرت و تمایز اساسی مان هم همینجاست و به این اعتبار میتوانیم در قلمرو نظری و تئوریک از تمایزات روشن حرف بزنیم. در سطح وسیعتر و بیرونی هم با همین شناخته شدیم. حزب "حکمتیست" چنين پديده اى نیست و حتی تصویر روشنى از چنین حزبی را هم ندارد. خیلی های دیگر هم یا نیستند و یا اگر بدرجه ای هستند و یا ادعا میکنند که هستند چیزی ندارند که بعنوان فضل به ما بفروشند. طول و عرض اولیه ما در قیاس با دو حزب موسوم به "کمونیسم کارگری" و برخی احزاب دیگر صد البته کوچک بود اما امروز مسئله فرق میکند. نفوذ سیاسی و تشکیلاتی ما در ایران، سمپاتی ای که به سیاستهای ما در میان کارگران وجود دارد، و درگیر بودن مستمر در اعتراضات کارگری موقعیت ما را متمایز میکند. خوشبختانه ما حزب سر و صدای بیمورد نیستیم و علاقه ای هم به این روش غیر مسئولانه نداریم. ما در قیاس با امکانات کم و جدید بودن حزب، به موفقیت هایمان می بالیم و در عین حال مرتبا بر ناکافی بودن و ضرورت پیشروی مرتب تاکید داریم. هنوز با اهدافمان زیاد فاصله داریم اما بشدت خوشبین و بشدت پا رو زمین هستیم.
ما توانسته ایم ثبیت کنیم که این جریان مدافع خط مارکسیستی و کمونیستی کارگری منصور حکمت است، و مستقل از اینکه هر کسی موافق یا مخالف کمونیسم کارگری و منصور حکمت است، این واقعیت توسط دوست و دشمن اذعان میشود. دفاع از منصور حکمت برای ما صرفا امری در قلمرو عقاید نیست. واضح است که بر حقانیت چهارچوبهای فکرى و سياسى کمونیستی کارگری تاکید داریم، در دفاع از آنها بحث میکنیم، و تحریف و انتساب دروغ به منصور حکمت را بی پاسخ نمیگذاریم. اما ما اثباتا این سیاستها را پراتیک میکنیم و نشان میدهیم که جواب سوالات و معضلات امروز است. هر موفقیت و پیشروی تاکنونی ما نیز متکی به دفاع از این دیدگاه و پراتیک آن بوده است.
ما در خارج تلاش کردیم سیاست خانه نشینی و یا حمایت از موج سبز را نقد کنیم و نگذاریم میداندار شود. ما اثباتا سیاستی فعال در قبال جمهوری اسلامی و اردوی راست اپوزیسیون داشتیم. چه راسا و چه همراه دیگر نیروهای مبارز و سوسیالیست تلاش کردیم صدای کارگران و جنبشهای پیشرو باشیم. از نظر سیاسی ارزیابی روشنی از رویدادها داشتیم، روندها را خوب دیده ایم و سیاستهایمان قابل دفاع است. کمبود و ضعف هم کم نداشته ایم.
با آرزوی موفقیت شما.